فهرست مطالب

مجله علوم پزشکی رازی
سال بیست و یکم شماره 2 (پیاپی 119، اردیبهشت 1393)

  • تاریخ انتشار: 1393/02/23
  • تعداد عناوین: 11
|
  • مریم متاجی امیررود، محمدحسین تقدیسی، فرزاد شیدفر، محمودرضا گوهری صفحات 1-11
    زمینه و هدف
    حمایت اجتماعی از مهمترین عوامل پیش بینی کننده ی سلامت جسمی و روانی در افراد می باشد. هدف از مطالعه حاضر تعیین ارتباط حمایت اجتماعی درک شده و انجام رفتارهای غذایی پیشگیری کننده از چاقی در زنان شهر ارومیه می باشد.
    روش کار
    مطالعه توصیفی تحلیلی حاضر بر روی 124 نفر از زنان تحت پوشش مراکز بهداشتی شهری ارومیه انجام شد. دو مرکز بهداشت به صورت خوشه ایانتخاب و نمونه گیری به صورت تصادفی و پس از کسب رضایت نامه داوطلبانه در زمینه شرکت در مطالعه، انجام گرفت. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه های اطلاعات دموگرافیک، حمایت اجتماعی زیمت و چک لیست رفتارهای غذایی انجام گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 18 و با استفاده از آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس و رگرسیون خطی ساده انجام شد.
    یافته ها
    نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که مولفه های حمایت اجتماعی تقریبا 3/41% و حمایت اجتماعی درک شده ی کلی 5/42% از پراکندگی مشاهده شده در متغیر رفتار غذایی را پیش بینی می نمایند. همچنین همبستگی موجود بین حمایت اجتماعی کلی و مولفه های آن با رفتارهای غذایی پیشگیری کننده از چاقی در زنان معنی دار می باشد(001/0>p).
    نتیجه گیری
    خانواده و نزدیکان، از عوامل موثر در شکل گیری رفتارهای غذایی می باشند بنابراین حمایت اجتماعی آنان یکی از بهترین راه های ارتقای رفتارهای غذایی سالم در جامعه خواهد بود.
    کلیدواژگان: حمایت اجتماعی، رفتارهای غذایی، چاقی، زنان
  • مجید کاشف، افسانه سنه، سمیه ثریا اکبرآباد صفحات 12-17
    زمینه و هدف
    این مطالعه با هدف مقایسه اثر مفنامیک اسید و تمرینات ورزشی بر تسکین دیسمنوره اولیه دختران غیر ورزشکار شهرستان ورامین انجام شد. در این راستا 30 دانش آموز بالغ مقطع راهنمایی که، حداکثر دو سال از منارک آنها گذشته و درجه دیسمنوره آنها متوسط و شدید بود، انتخاب شدند.
    روش کار
    در مرحله اول، در روز اول قاعدگی، نمره درد افراد ثبت گردید. سپس شرکت کنندگان به صورت تصادفی منظم، به سه گروه مفنامیک اسید، تمرینات ورزشی و ترکیب مفنامیک اسید و تمرینات ورزشی تقسیم شدند. در مرحله بعد گروه مفنامیک اسید طبق دستور پزشک با شروع درد مصرف مسکن مفنامیک اسید را در سیکل قاعدگی بعد شروع کردند، گروه تمرینات ورزشی پس از پایان درد سیکل اول، در تمرینات ایروبیک با شدت 70-55 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره، به مدت 12 جلسه 45 دقیقه ای شرکت نمودند و در گروه ترکیب مفنامیک اسید و تمرین نیز هر دو متغیر فوق اعمال و مجددا نمره درد ثبت شد. داده ها با استفاده از روش های آماری تی همبسته و تحلیل واریانس یک طرفه، تجزیه و تحلیل شد.
    یافته ها
    در هر سه گروه، روش درمانی اعمال شده باعث کاهش درد قاعدگی آزمودنی ها شد ولی تفاوت ها معنادار نبود.
    نتیجه گیری
    از آنجایی که تفاوتی بین استفاده از مفنامیک اسید و اجرای تمرینات ورزشی مشاهده نشد، این تمرینات می تواند جایگزین مصرف داروی سنتتیک مورد نظر شود تا دختران نوجوان از عوارض جانبی داروهای ضدالتهاب غیراستروئیدی در امان باشند.
    کلیدواژگان: دیسمنوره، بالغ، قاعدگی، فعالیت ورزشی
  • مسعود رودباری، مسعود صالحی صفحات 18-24
    زمینه و هدف
    بررسی تعداد دروس مردودی و ترم های مشروطی دانشجویان از جمله روش هایی است که می تواند موفقیت تحصیلی آنان را ارزیابی کند. از آن جا که این عوامل در بسیاری از دانشجویان مقدار صفر دارند، استفاده از مدل های رگرسیون پواسنی و دوجمله ای منفی با انباشتگی در صفر که برای مدل سازی داده های شمارشی و برآورد پارامترهای مدل بکار می رود، توصیه می گردد.
    روش کار
    در این مطالعه مقطعی که در سال تحصیلی 89-88 در دانشگاه علوم پزشکی ایران با جامعه آماری بیش از 6000 دانشجو و با نمونه ای 670 نفری از آنان انجام شد، اطلاعات آموزشی، دانشجویی و جمعیت شناختی دانشجویان از طریق سایت سما و حوزه های مرتبط دانشگاه، اخذ گردید. نمونه گیری به صورت طبقه ای انجام پذیرفت. این مطالعه در شورای پژوهشی دانشگاه به تصویب رسید و کلیه اطلاعات دانشجویان به صورت محرمانه بررسی شد. برای تجزیه و تحلیل از نرم افزارهای SPSS و Stata استفاده شد.
    یافته ها
    در رگرسیون های پواسنی و دوجمله ای منفی با انباشتگی در صفر و برای متغیر وابسته تعداد ترم های مشروطی، معدل دانشجویان در دانشگاه و سهمیه بیش ترین نقش را در مدل داشته اند. در مدل های فوق و برای متغیر وابسته تعداد دروس مردودی، معدل دانشگاه، مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد در هر دو مدل حضور داشته و مدل ها شامل برخی دیگر از عوامل موثر در تعداد دروس مردودی نیز بوده اند.
    نتیجه گیری
    در رگرسیون های تعداد ترم های مشروطی، معدل و سهمیه نقش مهمی دارند به طوری که افزایش معدل باعث کاهش تعداد ترم های مشروطی می شود. همچنین تغییر از سایر سهمیه ها به سهمیه مناطق (آزاد) باعث کاهش تعداد ترم های مشروطی می گردد. در رگرسیون های تعداد دروس مردودی، معدل در هر دو مدل نقش مهمی دارد و افزایش آن باعث کاهش تعداد دروس مردودی می شود. همچنین مقاطع کارشناسی و وکارشناسی ارشد نیز باعث کاهش تعداد دروس مردودی می گردند.
    کلیدواژگان: پواسن، دو جمله ای منفی، انباشتگی در صفر، مردودی، مشروطی، دانشجو، ایران
  • بختیار ترتیبیان، بهروز بقایی صفحات 25-33
    زمینه و هدف
    میانسالی با تغییراتی در سطح شاخص های ژنتیکی و فیزیولوژیک موثر در چاقی و سلامت عروقی همراه است که Adrenergic Receptor Beta 2 (ADRB2) و Angiotensin Converting enzyme (ACE) از جمله آنها می باشد، لذا هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر دو ماه سبک زندگی کم تحرک بر بیان ژنی Adrenergic Receptor Beta 2 (ADRB2) و Angiotensin Converting enzyme (ACE) و نیز شاخص های فیزیولوژیک در مردان 40- 55 سال می باشد.
    روش کار
    تحقیق حاضر از نوع نیمه تجربی با اندازه گیری های مکرر می باشد. از بین 96 مرد میانسال داوطلب،20 آزمودنی (40-55 سال) پس اخذ رضایت نامه در تحقیق شرکت داده شدند و دو ماه از تمرینات منظم ورزشی منع شدند و در دو مرحله ی: پایه، و ماه دوم خونگیری از وریدی بازویی به عمل آمد و نیز سطح (Volume oxygen maximum (VO2max)) و Body mass index (BMI)) اندازه گیری شد، برای اندازه گیری mRNA آنزیم ACE و گیرنده ADRB2 از روش Real time PCR و برای بررسی های آماری نیز از تست تعقیبی بنفرونی (Bonfreoni) استفاده گردید.
    یافته ها
    بررسی های آماری نشان داد که بیان ژن ADRB2 در ماه دوم کاهش داشته است (386/0p=). بیان ژن آنزیم ACE در ماه دوم افزایش معنی داری یافت (001/0p=). سطح VO2max و BMI در ماه دوم از کم تحرکی تغییر معنی داری نیافت. (386/0p≥).
    نتیجه گیری
    سبک زندگی کم تحرک منجر به افزایش فشار خون، و کاهش اتساع عروقی، افزایش چربی زیر پوستی در مردان میانسال می شود.
    کلیدواژگان: ADRB2، ACE، زندگی کم تحرک، مرد
  • سید صدر الدین شجاع الدین، حسین امیری*، امیرحسین براتی صفحات 34-41
    زمینه و هدف

    از بین تمامی آسیب های شانه، سندروم گیرافتادگی شانه رایج تر بوده و شایع ترین علت درد و محدودیت حرکتی در ناحیه شانه محسوب می شود. لذا هدف از پژوهش حاضر، تعیین تاثیر شش هفته تمرینات مقاومتی با کش بر میزان درد مفصلی و دامنه حرکتی مردان ورزشکار مبتلا به سندروم گیرافتادگی شانه می باشد.

    روش کار

    مطالعه حاضر از نوع تحقیقات نیمه تجربی بود. جامعه آماری این پژوهش مردان ورزشکاران مبتلا به سندروم گیرافتادگی شانه با دامنه سنی 20 تا 30 سال بوده، که به یک مرکز مشاوره و تندرستی مراجعه نمودند. که از این میان، 20 نفر به عنوان نمونه آماری این تحقیق انتخاب شده و به دو گروه تجربی (10 نفر) و کنترل (10 نفر) تقسیم شدند، در ادامه یک گروه به مدت شش هفته، و هر هفته 3 جلسه تحت تمرین با استفاده از تمرینات مقاومتی با کش قرار گرفت، و گروه دیگر به عنوان گروه کنترل، صرفا فعالیت های روزمره خود را انجام می داد. سپس، به منظور اندازه گیری پیش آزمون و پس آزمون دامنه حرکتی از دستگاه الکتروگونیامتر، و برای ارزیابی میزان درد از مقیاس آنالوگ بصری (Visual Analog Scale(VAS) استفاده گردید. همچنین، داده ها با استفاده از آزمون t مستقل در سطح معناداری (05/0p≤) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

    در این پژوهش بهبودی معناداری در میزان درد مفصل در گروه تجربی نسبت به پیش آزمون و نیز نسبت به گروه کنترل یافت شد (05/0p≤). علاوه بر این، در مقایسه با گروه کنترل، میزان دامنه حرکتی مفصل شانه گروه تجربی در حرکات آبداکشن، چرخش داخلی وچرخش خارجی پس از شش هفته تمرین مقاومتی با کش اختلاف معناداری را نشان داد.

    نتیجه گیری

    نتایج پژوهش حاضر نشان داد که تمرینات مقاومتی با کش بر بهبود درد مفصل و دامنه حرکتی مردان ورزشکار مبتلا به گیرافتادگی شانه موثر می باشد.

    کلیدواژگان: درد مفصل، دامنه حرکتی، سندرم گیرافتادگی شانه
  • الهام وسدی، حامد برزگر، محبوبه برجیان فرد صفحات 42-48
    زمینه و هدف
    این پژوهش با هدف شناسایی اثرات احتمالی مکمل امگا-3 و رژیم غذایی پرچرب (50% چربی اشباع، مشتق شده از روغن سویا) بر مقادیر عامل نوروتروفیک مشتق از مغز (BDNF) در هیپوکمپ رت های نر بالغ با تکیه بر شفاف تر کردن نقش تغذیه در چگونگی تعدیل شکل پذیری سیناپسی انجام شد.
    روش کار
    در این پژوهش تجربی 21 سر رت نر نژاد ویستار (با سن 8 هفته و میانگین وزن 10±170 گرم)، در 3 گروه مساوی 7 تایی کنترل، غذای پرچرب و مکمل امگا 3 به طور تصادفی تقسیم شدند. گروه کنترل از غذای استاندارد موسسه سرم و واکسن سازی رازی استفاده کردند. گروه با رژیم غذایی پرچرب، به مدت 8 هفته رژیم غذایی در دسترس پرچرب دست ساز دریافت کردند. گروه مکمل امگا 3، روزانه (100 میلی-گرم/کیلوگرم وزن بدن) مکمل امگا-3 به صورت خوراکی به روش گاواژ دریافت کردند. مقادیر BDNF با روش الایزا سنجیده شد و داده ها با استفاده از روش آماری آنالیز واریانس یک طرفه تحلیل شدند.
    یافته ها
    یافته های پژوهش حاضر نشان داد، مقادیر BDNF هیپوکمپ پس از 8 هفته، در گروه غذای پرچرب نسبت به گروه کنترل کاهش داشت اما کاهش معنی دار نبود (873/0=p). در گروه مکمل امگا 3 در پایان هفته هشتم، مقادیر BDNF هیپوکمپ افزایش داشت که این افزایش در مقایسه با گروه کنترل و گروه غذای پرچرب معنی داری بود (008/0=p و006/0=p).
    نتیجه گیری
    با توجه به پارامترهای حاصل از مطالعه به نظر می رسد، تغذیه مکمل امگا-3 می تواند، افزایش مقادیر BDNF هیپوکمپی را به همراه داشته باشد.
    کلیدواژگان: فاکتور نوروتروفیک مشتق از مغز (BDNF)، امگا، 3، غذای پر چرب، هیپوکمپ
  • فخرالدین تقدسی نژاد، بهنام بهنوش، آرش عکاظی، سید مهدی مرعشی، کورش محسنی، مهران صادقیان صفحات 49-59
    زمینه و هدف
    شوک یکی از عوارض مهم و غالبا تهدید کننده حیات در موارد مسمومیت دارویی و غیر دارویی است. این مطالعه به منظور بررسی بروز این عارضه در ارتباط با انواع مسمومیتها و پیامدهای آن در بیماران مسموم ارجاع شده به بیمارستان بهارلو تهران انجام گرفته است.
    روش کار
    در یک مطالعه مقطعی از ابتدای تیر ماه 1390 لغایت پایان خرداد 1391 بیمارانی که با تشخیص مسمومیت در بیمارستان بهارلو بستری شده بودند مورد ارزیابی قرار گرفتند. بیماران مبتلا به شوک در زمینه انواع مسمومیت ها که به مایع درمانی کافی پاسخ مناسبی نداده و علیرغم دریافت 2-3 لیتر نرمال سالین طی 30 دقیقه فشار خون سیستولی کمتر از 80 میلیمتر جیوه داشتند وارد مطالعه شدند. داده های کمی بصورت انحراف معیار ± میانگین و داده های کیفی بصورت فراوانی گزارش شدند. یافته های کیفی با استفاده ازآزمونهای مجذور کای و یافته های کمی با استفاده از آزمون تی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.سطح معنی داری (05/0=p) در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    در این مطالعه جمعا196 بیمار با تشخیص بروز شوک در زمینه مسومیت مورد بررسی قرار گرفتند که از این میان 112مورد (1/57 درصد) مرد و 84 مورد (9/42 درصد) زن بودند. بیشترین سن بروز این عارضه 21 تا 40 سال بوده، به طوری که 1/57 درصد موارد در این محدوده سنی قرار داشتند. شایع ترین علت بروز شوک (7/37 درصد) و نیز مرگ بیماران (4/82 درصد) مسمومیت با فسفید آلومینوم بود. در کل 80 بیمار (8/40 درصد) علیرغم مراقبت های ویژه جان باختند، که از این میان علت مرگ در 64 مورد (6/32 درصد) شوک مقاوم به درمان شناخته شد. در حقیقت تمامی موارد مرگ و میر در بیماران دچار مسمومیت با داروهای ضد افسردگی سه حلقه ای، بلوک کننده های کانال کلسیم و α2 آگونیستها و 2/90 درصد موارد مرگ در زمینه مسمومیت با فسفید آلومینوم متعاقب بروز شوک مقاوم به درمان رخ داده بود.
    نتیجه گیری
    در این مطالعه نشان داده شد بروز شوک در زمینه مسمومیت با پیش آگهی بدی همراه می باشد و از آن جا که برای درمان شوک در برخی مسمومیت های خاص استراتژی درمانی ویژه ای وجود دارد لازم است پزشکان با این گونه موارد بیشتر آشنا شوند تا در موارد برخورد با شوک در زمینه این گونه مسمومیت ها بتوانند بنحو مطلوب از عهده کنترل این عارضه برآیند.
    کلیدواژگان: شوک، افت فشار خون، مسمومیت، درمان
  • احد محمدنژاد، عبدالمحمد کجباف زاده، محمد جواد محسنی، صمد محمدنژاد، محمدعلی عقابیان، فرخ تیرگری، محمد واسعی، مهناز حدادی، ساناز ریسمانچی، سعید امانپور صفحات 60-68
    زمینه و هدف
    تومور ویلمز (نفروبلاستوما) یک نئوپلازی رویانی با منشاء بلاستمای نفروژنیک بوده و مهم ترین تومور کلیوی کودکان محسوب می گردد. در مواردی با نمای بافتی نامطلوب و هم چنین عود تومور، شانس بقاء کاهش می یابد. هم چنین عوارض دیررس ناشی از شیمی درمانی، جان شفا یافتگان تومور ویلمز را تهدید می کند. هدف این مطالعه، ایجاد مدل زنوگرافت بافت توموری مشتق شده از بیمار بوده تا بتوان با این مدل ها، آزمون های مقاومت به داروهای شیمی درمانی را در هر فرد مورد ارزیابی قرار داد.
    روش کار
    چهار بیمار مبتلاء به تومور ویلمز را انتخاب و نمونه تازه جراحی را به آزمایشگاه منتقل و پس از گذراندن مراحل کشت اولیه سلول های توموری و خالص سازی آن ها، به ازای هر تومور، به 10 سر موش بی موی فاقد تیموس به صورت زیر جلدی تلقیح گردیدند. سپس مراحل رشد آن ها ارزیابی شده و تومورها با میکروسکوپ نوری مورد مطالعه قرار گرفتند.
    یافته ها
    میزان تومورزایی در مدل زنوگرافتی تا 70% گزارش گردید. هم چنین نتایج آسیب شناسی نشان داد که در اسلایدهای H&E، هر سه بخش اپیتلیالی، استرومایی و بلاستما وجود داشته و نتایج ایمونوهیستوشیمی نیز با مارکرهای CK، Desmin، Myogenin، WT-1 و Vimentin، نفروبلاستما را تایید کردند.
    نتیجه گیری
    بررسی های هیستوپاتولوژیکی، اعتباربخشی به مدل زنوگرافت تومور ویلمز را مورد تایید قرار داد. با توجه به این که این مدل برای اولین بار در ایران انجام پذیرفته است، از این رو می تواند پژوهشگران را به مطالعات درم آن های انفرادی نفروبلاستوما و هم چنین ارزیابی آزمون های مقاومت تومور نسبت به داروهای شیمی درمانی رهنمون سازد.
    کلیدواژگان: تومور ویلمز، مدل زنوگرافت، اعتباربخشی
  • بختیار ترتیبیان، بهمن ابراهیمی ترکمانی، بهروز بقایی صفحات 69-76
    زمینه و هدف
    هدف از تحقیق حاضر بررسی ارتباط بین شاخص های تنفسی (Maximal voluntary ventilation(MVV) و Vatil capacity(VC)) و التهابی (فیبرینوژن و C-reactive protein (CRP) و Creatine kinase (CK)) در پسران 14-16 سال شهر ارومیه، در پاسخ به تمرین شدت فزاینده می باشد.
    روش کار
    24 پسر سالم 14-16 سال شهر ارومیه در این تحقیق شرکت کردند. آزمودنی ها به دو گروه تمرین (12 نفر) و گروه کنترل (12 نفر) تقسیم شدند. از گروه تمرین در دو مرحله پایه و 2 دقیقه بلافاصله بعد از انجام تست ورزشی (بالک) و از گروه کنترل در حالت پایه و 48 ساعت بعد از آن خونگیری به عمل آمد.، از روش آماری تی زوجی و تی مستقل و نیز رگرسیون خطی جهت بررسی شاخص های مورد استفاده شد.
    یافته ها
    سطح CRP و MVV و فیبرینوژن در گروه تمرین افزایش معنی داری یافت (001/0 ≥ p)، این گروه دارای سطح بالایی از این مارکره ا در مقایسه با گروه کنترل بودند. سطح CK در گروه تمرین کاهش غیر معنی داری یافت (05/0 ≤ p). ارتباط بین CRP و فیبرینوژن و CK با VC در گروه تمرین معنی دار شد (05/ ≥ p).
    نتیجه گیری
    فعالیت بدنی فزاینده وجود رابطه قوی را بین بعضی از شاخص های التهابی و شاخص های تنفسی در نوجوانان 14-16 سال نشان می دهد.
    کلیدواژگان: التهاب، تنفس، تمرین، پسر
  • نعمت الله نجاتمند*، علیرضا رمضانی، امیر حسین براتی صفحات 77-85
    زمینه و هدف

    کوفتگی عضلانی تاخیری (Delayed onset muscle soreness (DOMS) تجربه ای معمول و شایع پس از انجام فعالیت های غیرمعمول (به خصوص تمرین های برونگرا) است. هدف از تحقیق حاضر، بررسی تاثیر مصرف کوتاه مدت مکمل کوآنزیم Q10، بر کوفتگی عضلانی تاخیری پسران ورزشکار و غیرورزشکار 15 تا 17 سال بود.

    روش کار

    بیست نفر پسر ورزشکار و غیرورزشکار که تا شش ماه قبل سابقه کوفتگی عضلانی نداشتند، به صورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند و به دو گروه 10 نفره ورزشکار و غیرورزشکار طبقه بندی شدند. برنامه فعالیت بدنی برای ایجاد DOMS، 70 انقباض جلوبازو بود. مدت زمان هر انقباض 3 ثانیه و بین هر دو انقباض 10 ثانیه استراحت منظور شد. همچنین مدت یک دقیقه استراحت بین هر 10 انقباض لحاظ گردید. متغیرهای وابسته لاکتات دهیدروژناز (Lactate dehydrogenase (LDH) و کراتین کیناز Creatine Kinase (CK) در روز مبنا (قبل از تمرین کوفتگی) و 48 ساعت پس از تمرین کوفتگی اندازه گیری شدند. برای تجزیه تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر (ANOVA with repeated measure) در سطح اطمینان 05 / 0 p≤ استفاده شد.

    یافته ها

    تشخیص کوفتگی تاخیری از طریق اندازه گیری تغییرات بیوشیمیایی آنزیم های مورد نظر و معیارهای ذهنی (قدرت عضله، خستگی عضلانی، درد و سوزش عضلانی) مورد بررسی قرار گرفت. بررسی های آماری نشان داد که در سطح LDH و CK گروه ورزشکار و غیرورزشکار تغییر معنی داری به وجود نیامد (05 / 0 p≤). اما با پایش شفاهی هر دو گروه مشخص شد که مصرف کوتاه مدت مکمل کوآنزیم Q10 منجر به کاهش درد، سوزش عضلانی و خستگی عضلانی شده است.

    نتیجه گیری

    مصرف کوتاه مدت مکمل CoQ10 منجر به کاهش سطح نشانگرهای اصلی حاصل از کوفتگی عضلانی تاخیری و کاهش خستگی و درد عضلانی شد، اما این کاهش معنادار نبود.

    کلیدواژگان: کوفتگی عضلانی تاخیری، مکمل کیو 10، کراتین کیناز، لاکتات دهیدروژناز
  • سعیده پرورش، محمد آهنگرداودی، شهریار دبیری، اعظم دهقانی صفحات 86-92
    زمینه و هدف
    برگشت ادرار از مثانه به حالب (VUR) Vesicoureteral Reflex)) از یافته های شایع در کودکان مبتلا به پیلونفریت است که می تواند باعث آسیب کلیوی شود. تشخیص ریفلاکس نیازمند تصویربرداری به روش تهاجمی می باشد. استفاده از روش های غیر تهاجمی برای تشخیص VUR مانند سنجش سطح اینترلوکین 8 ادراری می تواند روش جایگزین مناسبی باشد.
    روش کار
    در این مطالعه مقطعی، 80 کودک با سابقه ی پیلونفریت که حداقل 1 ماه از درمان آن ها گذشته بود، مورد بررسی قرارگرفتند و بر اساس (VCUG) Voiding Cystourethrogram به دو گروه الف)40 بیمار مبتلا به ریفلاکس ادراری به عنوان مورد و گروه ب)40 کودک بدون ریفلاکس ادراری با کشت ادراری منفی به عنوان گروه کنترل تقسیم شدند. سطح ادراری IL8 و کراتینین در این دو گروه سنجیده و از آزمون T و نرم افزار SPSS جهت تحلیل آماری استفاده شد.
    یافته ها
    از 80 کودک مورد مطالعه 12 نفر پسر (15%) و 68 نفر دختر (85%) بودند. میانگین سنی کل بیماران 5/32 ماه بود. از 40 بیمار مبتلا به VUR، 22 نفر (55%) ریفلاکس یک طرفه داشتند. نسبت IL8 به کراتینین ادراری در گروه مبتلا به ریفلاکس 60/7 ± 9/4 پیکوگرم به ازای هر میکرومول و در گروه غیر مبتلا به ریفلاکس 46/9 ± 2/5 پیکوگرم به ازای هر میکرومول با (894/0 p =) گزارش شد که نشان دهنده ی عدم ارتباط معنی دار بین دو گروه بود. تفاوتی در سطح ادراری اینترلوکین 8 در درجات مختلف ریفلاکس و موارد یکطرفه با دو طرفه VUR مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    اینترلوکین8 ادراری شاخص مناسبی جهت غربالگری و تشخیص و پیگیری بیماران مبتلا به ریفلاکس ادراری نیست. همچنین در تعیین شدت VUR نیز کمک کننده نیست.
    کلیدواژگان: ریفلاکس ادراری، سیستویورتروگرام حین ادرار، اینترلوکین 8 ادرار، پیلونفریت
|
  • Maryam Maryam Mataji Amirrood, Mohammad Hossein Taghdisi, Farzad Shidfar, Gohari Mahmood Reza Pages 1-11
    Background
    Social support is from the most important predictors of the people physical and mental health. The purpose of the present study is determination of the relationship between the perceived social support and obesity preventive eating behavior in women of Urmia City.
    Methods
    The present analytical and descriptive study was performed on 124 women covered by Urmia city health centers. Two health centers were selected by a cluster sampling method and a written consent for participation in the study was obtained. The data was collected by using the demographic information and Zimet social support questionnaires and also eating behaviors check list. Data analysis was performed with SPSS software version 18 using descriptive statistic, Pearson correlation coefficient, analysis of variance and simple Linear regression.
    Results
    The regression analyzes results indicated that the social support factors and full perceived social support could predict nearly 41/3%, and 42/5% of the observed scattering in eating behavior variable, respectively.. Also, the correlation between social support and it’s factors with obesity preventive eating behavior in studied women was significant (p<0/001).
    Conclusions
    Family and close relatives are effective factors in shaping eating behaviors, therefore their social support would be one of the best ways to promote healthy eating behaviors in the community.
    Keywords: Social support, Eating behaviors, Obesity, Women
  • Majid Kashef, Afsaneh Saneh, Somaye Soraya Akbarabad Pages 12-17
    Background
    This study was performed to compare the mefenamic acid consumption and exercise on pain relief of primary dysmenorrhea in non-athlete girls in Varamin city. In this regard, 30 secondary school adult students with maximum of two years of from their menarche and with moderate to severe degree of dysmenorrheal were selected.
    Methods
    In the first phase and on the first day of menstruation, participants’ scores were recorded. With a random systematic method, they were assigned to three groups: mefenamic acid, exercise and mefenamic acid + exercise. Next, with beginning the pain, the mefenamic acid group used mefenamic acid according to physician order. The exercise group participated in aerobic exercise with intensity of 55-70 % of maximum heart rate reserve and for 12 sessions of 45 minutes. In the Mefenamic acid+exercise group both variables were implemented. Then, the participants’ pain scores were recorded. The results were analyzed by paired t-test and ANOVA.
    Results
    In all three groups, the applied treatment to reduce menstrual pain of participants were effective. But the difference was not significant (p≤0.05).
    Conclusion
    Since there was no difference between the use of mefenamic acid and exercise, thus the synthetic drug can be replaced by the exercise so that the girl teenagers be safe from side effects of non-steroidal anti- inflammatory drugs.
    Keywords: Dysmenorrhea, Puberty, Menstruation, Physical activity
  • Masoud Roudbari, Masoud Salehi Pages 18-24
    Background
    Investigation through the number of failed courses and semesters in medical students is a method for assessing students’ performance. Since these amounts have a zero inflated (ZI) value in most students, use of Poisson and negative binomial distributions with ZI, in which can model count data to find the associated factors and estimate the parameters, is recommended.
    Methods
    This cross-sectional study was performed between 2008 and 2009 in Iran University of Medical Sciences (IUMS) on 670 sample students who were selected using stratified sampling. The educational and demographic data was collected from University site and related resources. The study was approved in the IUMS Research Council and Board of Ethics and accordingly the students’ data was investigated confidentially. For data analysis SPSS and Stata softwares were used.
    Results
    Up to Poisson regression and negative binomial distributions with ZI for dependent variables of the number of failed semesters, students’ total averages and the enrolment quota had the most roles in the model. Dependent variables of the number of failed course, total average and undergraduate and master levels had the most effect in both models.
    Conclusion
    In ZI regression model for the number of failed semester, the total average and enrolment quota type have important roles so that increasing the average yields the decreasing of the number of failed semester. Moreover, moving from the other quota types to open-for-all enrolment quota yields a decrease in the number of failed semesters. In regressions with the number of failed courses, the average has an important effect to both models and its increase yields a decrease of the number of failed courses. Also, the undergraduate and master levels cause a decrease in the number of failed courses.
    Keywords: Poisson, Negative binomial, Zero inflated, Failing, Iran
  • Bakhtyar Tartibian, Behrouz Baghaiee Pages 25-33
    Background
    Middle-aged time is accompanied by changes in the genetic and physiological factors that contribute to obesity and cardiovascular health. Theaim of this study was investigation of the expression of Adrenergic Receptor Beta 2 (ADRB2) and Angiotensin Converting enzyme (ACE) and physiological factors in 40-55 years old men.
    Methods
    This study was a semi-experimental research with a repeated measures design. Twenty subjects (40-55 years old) participated in the research after obtaining their consent and were prohibited from regular exercise training. Venous Blood sample were collected in two stages; before and aftertwo months from the study and then BMI and VO2max were assessed. Real-time PCR was used to assess ADRB2 and ACE expression. Also, Bonfreoni methods were used for statistical analysis of the data.
    Results
    The statistical analysis indicated that the ADRB2 expression was reduced after two months of trainig prohibition (p=0.386). The ACE expression was increased significantly after two months of training prohibition (p=0.001). BMI and Vo2max levels were not significantly changed after two months of training prohibition (p≥0.05).
    Conclusion
    Inactive lifestyle cause increase of blood pressure and skin fat mass and reduction of vessel compliance in middle-aged men.
    Keywords: ADRB2, ACE, Inactive lifestyle, Men
  • Seyed Sadredin Shojaedin, Hosein Amirii, Amir Hosein Barati Pages 34-41
    Background

    Among all shoulder injuries, shoulder impingement syndrome (SIS) is more common and is the most common cause for pain and stiffness in the shoulder area. The study purpose was to investigate the effect of six weeks resistance exercises with elastic-band on joint pain and range of motion (ROM) in athlete men with shoulder impingement syndrome.

    Methods

    This was a semi experimental research. The statistical population was athlete 20 to 30 year’s old men with SIS, referred to a counseling and health center.، Twenty students were selected as statistical samples and divided into two experimental (n = 10) and control (n = 10) groups. Then, one group had shoulder band workout for six weeks, and every week 3 sessions, and the control group only performed their daily activities. We used electro goniometer for measuring pre and posttest ROM and Visual Analog Scale (VAS) for pain assessment. The data was analyzed using independent samples t-test (p ≤ 0. 05).

    Results

    In this study, a significant improvement was found in joint pain relief in the experimental group compared to pre-test and the control group. In addition, the experimental group compared with the control group showed a significant difference in ROM of the shoulder joint after six weeks of shoulder band workout in abduction, internal rotation and external rotation movements.

    Conclusion

    The result of this study showed that the resistance exercises with elastic-band are effective to joint pain relief and ROM improvement in athlete men SIS,

    Keywords: Joint pain, Range of motion, Shoulder impingement syndrome
  • Elham Vosadi, Hamed Barzegar, Mahboobe Borjianfard Pages 42-48
    Background
    This study was to examine the effects of omega-3 supplementation and high-fat diet in brain-derived neurotrophic factor (BDNF) in the male adult rat hippocampus.
    Methods
    Twenty one Wistar rats were divided into three groups: (1) regular diet (RD), (2) high-fat (HF) diet and (3) Docosahexaenoic acid (DHA) diet. RD group was regarded as control. Animals in HF groups were exposed to the HF diet for 8 weeks and animals in DHA groups were treated with 100/mg/kg/day of DHA via oral gavage for 8 weeks. Hippocampal BDNF protein was assessed using commercial ELISA kits and the data was analyzed by one-way ANOVA. When appropriate, further differences were analyzed by LSD post hoc test. Statistical differences were considered significant at p<0.05.
    Results
    The results showed that the HF diet had no significant effect in BDNF protein level (p=0.873), while the DHA diet revealed a significant increase in BDNF protein level comparison with the RD (p=0.008) and HF (p=0.006) group
    Conclusion
    According to results of the present study, DHA diet can increase the amount of hippocampus BDNF protein level.
    Keywords: Brain, derived neurotrophic factor (BDNF), Omega, 3 Supplementation, High, fat diet, Hippocampus
  • Fakhroddin Taghadosinejad, Behnam Behnoush, Arash Okazi, Sayed Mahdi Marashi, Korosh Mohseni, Mehran Sadeghian Pages 49-59
    Background
    “Shock” is one of the most important and frequently life threatening complications of chemical and drug toxicities. The aim of this study was to explore occurrences of shock induced by poisoning and their relation to toxic agents and outcome of patients in Baharloo Hospital, Tehran.
    Methods
    in a cross-sectional study from June 2011 to June 2012 patients admitted as poisoning were assessed at Baharloo Hospital. Some 196 patients who had a systolic blood pressure less than 80 mmHg despite infusion of 2-3 liter of normal saline within 30 minutes were included in this study. Of these, 112 (57.1%) were male and 84 (42.9%) female. Collected data was analyzed using SPSS v. 19.
    Results
    The poisioning induced shock complication was more frequently occurred within 21-40 years range of age that included 57.1% of the patients. Aluminum phosphide poisoning was the most frequent cause of shock as well as death, with a frequency rate of 37.7% and 82.4% respectively. Totally and despite intensive care, 80 patients (40.8%) died in which 64 cases (32.6%) was because of refractory shock. In fact, all deaths in the context of tricyclic anti-depressants, calcium channel blockers and α2 agonists as well as 90.2% of deaths in aluminum phosphide poisoning, were related to refractory shock.
    Conclusion
    This study showed that the poisoning induced shock was related with poor prognosis. As there are specific treatment strategies for combat shock in particular toxicities, it is necessary for doctors to learn more about them, and in the case of such situations effectively control the complication.
    Keywords: Poisooning induced shock, Hypotension, Treatment
  • Ahad Muhammadnejad, Abdol, Mohammad Kajbafzadeh, Mohammad, Javad Mohseni, Samad Muhammadnejad, Mohammad, Ali Oghabian, Farrokh Tirgari, Mohammad Vasei, Mahnaz Haddadi, Sanaz Rismanchi, Saeid Amanpour Pages 60-68
    Background
    Wilm's tumor (nephroblastoma) is the most common renal malignancy of childhood. This cancer is considered as an embryonal neoplasm that arises from nephrogenic blastemal. Despite advances in therapeutic success, survival rate is still not satisfactory in tumors with unfavorable histology and recurrent cases. On the other hand, late adverse effects of chemotherapy threaten the life of Wilm's tumor survivors. The present study aimed to establish a patient-derived tumor tissue xenograft for utilizing in individualized chemosensitivity assay.
    Methods
    Fresh tumor specimens of 4 patients with Wilm's tumor were obtained by cytoreductive surgery, and after primary culture and initial purification of neoplastic cells, the cells of each tumor were subcutaneously inoculated to 10 athymic nude mice. Growth characteristics of established models were assessed and the tumors were studied by light microscopy.
    Results
    Tumor take rate was reported 70%. Pathological examination illustrated the presence of all epithelial, stromal and blastemal parts in H&E staining. Immunohistochemical study with CK, desmin, myogenin, WT-1 and vimentin markers confirmed nephroblastoma.
    Conclusion
    Histopathological study approved the validity of patient-derived tumor tissue xenograft model of Wilm's tumor. Since this model has been established for the first time in Iran, thus it can be considered as a useful research tool for personalized treatment of nephroblastoma and chemoresistance assays.
    Keywords: Wilms\ tumor, Xenograft model, Validity
  • Bakhtyar Tartibian, Bahman Ibrahimy Torkamani, Behrouz Baghaiee Pages 69-76
    Background
    The aim of this research was to determine the relationship between respiratory (Maximal voluntary ventilation (MVV) and vital capacity (VC) and inflammatory (Fibrinogen and C-reactive protein (CRP) and Creatine kinase (CK) markers in response to incremental exercise in 14-16 years old boys.
    Methods
    Twenty four healthy boys aged 14-16 years participated in this study. The subjects were randomly assigned to trained (n=12) and control (n=12) groups. Blood samples were taken in baseline and immediately 2 minutes after exercise in trained group and in baseline and 48 hours later from the controls. Also paired t-test, t-test and linear regression methods were used for statistical analysis of the data. Result s: The CRP, MVV and Fibrinogen were significantly increased in the trained group (p≤0.001). The trained group had high level of the aforementioned markers compared with controls (p≤0.001). The Ck level was insignificantly decreased in the trained group (p≤0.001). The association between CRP and fibrinogen and CK with VC were significant in the trained group (p≤0.05).
    Conclusion
    The incremental exercise shows a strong relationship between some inflammatory markers and respiratory parameters in adolescents aged 14-16 years.
    Keywords: Inflammatory, Respiratory, Exercise
  • Nematallh Nejatmand, Alireza Ramezani, Amir Hossein Barati Pages 77-85
    Background

    Delayed onset muscle soreness (DOMS) is a common experience after unusual activities (particularly eccentric exercises). The aim of the present study was to investigate the effect of short-term consumption of CoQ10 supplement on DOMS in athletic and nonathletic boys aged 15 to 17 years.

    Methods

    Twenty athletic and non-athletic boys who had no muscle soreness history in previous six months, voluntarily participated in this study and were assigned into two groups of 10 athletic and 10 non-athletic boys. Physical activity program for DOMS was 70 forearm eccentric contractions. Duration of every contraction was 3 seconds and between two contractions they rest for 10 seconds. Also, they had one minute rest between every 10 contractions. Dependent variables (LD H and CK) at baseline (before) and 48h after exercise soreness were measured. For data analysis ANOVA with repeated measure was used and p ≤ 0.05 was considered as significant.

    Results

    Delayed soreness was investigated by measuring the biochemical changes of studied enzymes and self-report factors (i.e. muscle strength, fatigue, and stinging pain). Statistical analysis showed that there were no significant changes in LDH and CK levels of athletic and non-athletic groups (p ≤ 0.05). Both groups’ verbal representation showed that the short term consumption of CoQ10 yields reduction of muscle pain, stinging and fatigue.

    Conclusion

    Short term consumption of CoQ10 supplement reduces the levels of main markers of DOMS and muscle pain and fatigue, but this decrease was not significant.

    Keywords: Delayed onset muscle soreness (DOMS), CoQ10 supplement, Creatine kinase, Lactate dehydrogenase
  • Saeideh Parvaresh, Mohammad Ahangar Davudi, Shahriar Dabiri, Azam Dehghan Pages 86-92
    Background
    The retrograde flow of urine from the bladder to the ureter (Vesicoureteral Reflux -VUR) is a common finding in children with Urinary Tract Infection (UTI) that can result in renal injury. Diagnosis of reflux requires interventional invasive imaging (Voiding Cystourethrogram -VCUG). Detection of urine Interleukin-8 (IL8) levels as a noninvasive method can be usefull method for diagnosis of VUR in children after resolvent UTI.
    Methods
    In this cross sectional study, 80 children in whom at least one month had passed from their UTI treatment were assessd. According to VCUG, the children were divided in to two groups; “case group” consisted of 40 patients with VUR and “control group” consisted of 40 patients without VUR. Then urinary levels of IL8 and creatinin were assassed. T_study and chi square were used for analytical conclusions in SPSS software.
    Results
    From 80 children, 12 were males and 68 were females. Overall mean age was 32-48 months. From 40 VUR patients, 22 had unilateral reflux. Relation of IL8 to Ucr in the first group (VUR positive) was 4.9±7.60 pg/µmol and in the second group was 5.2±9.46 pg/µmol revealing no significant relationship between the two groups. Also there was any relationship between IL8/Ucr in different grades of reflux, uni/ bilateral cases and infant age with older.
    Conclusion
    Urinary IL8 is not a benefit marker for screening, diagnosis and follow up of patients with VUR.
    Keywords: Vesicoureteral Reflux (VUR), UTI, IL8, Ucr, Voiding Cystourethrogram (VCUG)